مکمل ویتامین D با توده استخوانی در نوزادان مرتبط نیست


بر اساس یک مطالعه اخیر، دوز بالاتر مکمل ویتامین D با مزایای توده استخوانی برای نوزادانی که با غلظت 25 هیدروکسی ویتامین D (25(OH)D) کمتر از 50 نانومول در لیتر متولد می شوند، مرتبط نیست.

وضعیت ویتامین D در بدو تولد منعکس کننده 25(OH)D با غلظت کمتر از nmol/L 50 در مادران با افزایش خطر کمبود ویتامین D در نوزادان است. ویتامین D تامین شده توسط شیر انسان برای دریافت روزانه نوزاد کافی نیست.

سیاست های بهداشت عمومی در آمریکای شمالی مبنی بر اینکه مصرف مکمل ویتامین D در نوزادانی که با شیر مادر تغذیه می شوند بلافاصله پس از تولد آغاز شود. با این حال، ناشناخته است که آیا نوزادانی که با 25(OH)D پایین متولد می شوند، محتوای مواد معدنی استخوان (BMC) را به خطر می اندازند، یا اینکه برای بهبود ذخایر ویتامین D و سلامت استخوان ها به افزایش دوز ویتامین D نیاز است.

برای ارزیابی پیامدها در نوزادان با غلظت سرمی 25(OH)D زیر 50 نانومول در لیتر که مکمل ویتامین D را در سنین 1 تا 12 ماهگی دریافت می‌کنند، محققین یک تحلیل ثانویه از یک کارآزمایی بالینی تصادفی‌سازی شده دوسوکور موازی را از مارس 2016 تا مارس انجام دادند. 2019.

پیامد اولیه کارآزمایی توده بدون چربی بدن و پیامد ثانویه ارزیابی توده استخوانی در بین افراد پیشینی بود. شرکت کنندگان شامل نوزادان ترم تک قلو سالم با وزن مناسب برای سن حاملگی بودند. معیارهای ورود به مطالعه شامل داشتن برنامه ریزی مادر برای شیردهی تا حداقل 3 ماهگی بود. استخدام در بدو تولد اتفاق افتاد.

یک گروه مرجع شامل نوزادان با غلظت سرمی 25(OH)D برابر یا بیش از 50 نانومول در لیتر بود، در حالی که نوزادان با غلظت سرمی 25(OH)D کمتر از 50 نانومول در لیتر به دو گروه آزمایشی تقسیم شدند. به نوزادان یک گروه آزمایشی روزانه 400 واحد مکمل خوراکی ویتامین D3 داده شد، در حالی که به نوزادان گروه آزمایشی دیگر 1000 واحد بین‌المللی مکمل داده شد.

مکمل ویتامین D3 به نوزادان 1 تا 12 ماهه داده شد. ارزیابی ها در سنین 1، 3، 6 و 12 ماهگی انجام شد. کل بدن (WB) و مهره های کمری (LS) L1 تا L4 BMC و تراکم استخوان (BMD) اندازه گیری شد.

نمونه خون از نوزادان و مادران به همراه نمونه ادرار نقطه ای از نوزادان جمع آوری شد. برای اندازه‌گیری غلظت کل 25(OH)D از یک روش ایمونواسی خودکار شیمی‌لومینسانس استفاده شد. ارزیابی‌هایی در مورد دریافت تغذیه‌ای مادر در ابتدا انجام شد. وضعیت شیردهی نیز در طول هر بازدید مطالعه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

139 نوزاد در این کارآزمایی شرکت کردند که 58.3 درصد از آنها پسر بودند. میانگین سن حاملگی در بدو تولد 39.6 هفته بود. 49 نوزاد روزانه 1000 واحد بین المللی، 49 نوزاد روزانه 400 واحد بین المللی و 41 نوزاد در گروه مرجع دریافت کردند.

هیچ تفاوتی در مهره های WB و LS L1 تا L4 BMC و BMD بین گروه ها مشاهده نشد. هنگامی که مقادیر پایه به عنوان متغیر کمکی در نظر گرفته شد، نتایج استخوان نیز بین گروه‌ها تفاوت نداشت.

گروه IU 1000 غلظت سرمی 25(OH)D3 بالاتری نسبت به گروه IU 400 در سنین 3، 6 و 12 ماهگی داشتند. با این حال، نسبت نوزادان با وضعیت ویتامین D کافی با سطح پایه در هر دو گروه کارآزمایی تفاوتی نداشت. این عدم تأثیر مکمل ویتامین D بر توده استخوانی در نوزادانی که با غلظت 25(OH)D زیر 50 نانومول در لیتر متولد شده بودند را نشان داد.

ارجاع

غریبه ن، رزاقی م، وانستون کالیفرنیا، و همکاران. اثر مکمل ویتامین D بر توده استخوانی در نوزادان با غلظت 25 هیدروکسی ویتامین D کمتر از nmol/L 50: تجزیه و تحلیل ثانویه از پیش تعیین شده یک کارآزمایی بالینی تصادفی شده. JAMA Pediatr. 2023. doi:10.1001/jamapediatrics.2022.5837