نحوه تشخیص و کمک به همکار پزشک در پریشانی عاطفی


اگرچه ممکن است اعتراف کردن برای ما سخت باشد، اما پزشکان با انواع شرایط سلامت روانی مشابه بیماران ما مواجه هستند، از جمله افسردگی. در حالی که مطالعات نشان می‌دهد که پزشکان مرد در حدود 12-13 درصد افسردگی را با جمعیت عمومی دارند، نزدیک به 20 درصد از پزشکان زن افسردگی را تجربه می‌کنند و این میزان حتی تا 30 درصد در بین دانشجویان و دستیاران پزشکی بیشتر است. علاوه بر این، پزشکان افسرده نسبت به میانگین جمعیت، نرخ خودکشی بالاتری دارند، با خطر نسبی 1.1-3.4 برای مردان و 2.5-5.7 برای زنان. درک این خطر برای پزشکان، نه تنها برای خودمان، بلکه برای کمک به شناسایی و حمایت از همکارانی که ممکن است افسردگی داشته باشند، مهم است.

مراقب علائم ناراحتی پزشک باشید

به گفته روانشناس استیون کوهن PsyD، تشخیص افسردگی در پزشکان ممکن است دشوار باشد، زیرا پزشکان افسرده اغلب ماسکی را به دنیا نشان می دهند که همه چیز خوب است. دوستان و همکاران باید با علائم ناراحتی پزشک، که ممکن است ظریف باشد، هماهنگ باشند. کوهن می گوید: «یادگیری شناسایی این علائم اولین گام در مداخله است.

یکی از رایج ترین نشانه های پریشانی عاطفی، تغییر در الگوی رفتاری معمولی است. «مثلاً، پزشکی که معمولاً سرحال است، ناگهان تحریک‌پذیر و بداخلاق می‌شود. کوهن می‌گوید: کسی که همیشه سر وقت است، ناگهان عجله می‌کند و در آخرین لحظه، یا کسی که بسیار منظم است، اکنون دائماً چیزها را به اشتباه جا می‌اندازد.

یکی دیگر از نشانه های پریشانی، گوشه گیری از دیگران است، مانند کناره گیری از تعامل با دوستان و همکاران. “این ممکن است به عنوان لغو لحظه آخری ظاهر شود، که در آن پزشک مکرراً موافقت می کند در رویدادها یا فعالیت ها شرکت کند، سپس در آخرین لحظه زمانی که چیزی غیرمنتظره باشد لغو می کند. کوهن می گوید. پزشکان منزوی ممکن است دیر یا استثنایی زود به محل کار بیایند تا از صحبت های کوچک با همکاران یا وقت گذاشتن با خانواده خودداری کنند. یکی دیگر از نشانه های انزوا، نادیده گرفتن یا عدم پاسخگویی به پیامک، تماس های تلفنی یا ایمیل است.

پزشکانی که با افسردگی سر و کار دارند، ممکن است هر یک از علائم معمولی آنهدونیا را که ما با بیماران خود مشاهده می کنیم، تجربه کنند – عدم علاقه به فعالیت هایی که قبلاً از آنها لذت می بردند. آنها ممکن است خستگی، شکایات جسمی یا جسمی یا تغییر در اشتها یا وزن را گزارش کنند.

علائم هشدار دهنده را نادیده نگیرید

در برخی موارد، پزشکان ممکن است متوجه نشانه‌هایی از یک همکار در مضطرب شوند، اما نمی‌توانند اقدامی انجام دهند، زیرا فرض می‌کنیم شخص دیگری، مانند یک مقام بالاتر، به این وضعیت رسیدگی می‌کند. در برخی موارد، ممکن است به این دلیل که نمی دانیم چه منابعی در دسترس است یا اگر یکی از همکاران مسائل مربوط به سلامت روان را با هم در میان بگذارد، تماس نگیریم. از آنجایی که آموزش پزشکی به طور سنتی بر رواقی‌گرایی و انکار خود تأکید می‌کرده است، ممکن است به دلیل ناراحتی عمومی از احساسات و عواطف نیز عمل نکنیم.

در برخی موارد، ممکن است ترس داشته باشیم که نشانه‌هایی را اشتباه می‌خوانیم که می‌تواند منجر به عصبانیت یا بدنامی همکار شود. اما کوهن می‌گوید که اگر دلتان می‌گوید مشکلی با همکارتان اشتباه است، باید آن را باور کنید. او همچنین توصیه می‌کند اگر می‌شنوید که دیگران در مورد علائم ناراحتی پزشک ابراز نگرانی می‌کنند، مداخله کنید. او می‌گوید: «فقط تصور نکنید که شخص دیگری جلو می‌آید، زیرا اغلب هیچ‌کس این کار را نمی‌کند.

صحبت با همکاران در مورد ناراحتی عاطفی

کوهن می گوید که بهترین راه برای رسیدگی به ناراحتی پزشک، باز کردن یک گفتگو است. زمانی را پیدا کنید که پزشک عجله نداشته باشد و زمان کافی برای توجه کامل خود را داشته باشید. کوهن، که همچنین توصیه می کند که این مکالمه در یک منطقه خصوصی مانند مطب پزشک انجام شود، می گوید: «من توصیه می کنم پایان روز زمانی که مراقبت از بیمار به پایان برسد و در حال تکمیل مدارک هستند، باشد.

با پرسیدن به صورت کلی شروع کنید: “چطور هستید؟” یا “من متوجه شدم که اخیراً در رویدادهای اجتماعی ما حاضر نمی شوید – آیا همه چیز خوب است؟”همانطور که آنها پاسخ می دهند، با دقت به حالت چهره و زبان بدن آنها نگاه کنید و به لحن صدای آنها گوش دهید. در حالی که بسیاری از پزشکان مضطرب ممکن است پاسخی غیرمتعهد بدهند، مانند “من خوبم،” کوهن می‌گوید ممکن است نشانه‌های خاصی را ببینید که نشان می‌دهد پزشک خوب نیست، مانند تکان دادن سر از این طرف به آن طرف پس از پاسخ یا عدم تماس چشمی.

کوهن می‌گوید: «بسیاری از پزشکانی که در پریشانی هستند، در ابتدا تردید دارند که احساسات خود را باز کنند. در این مورد، کوهن توصیه می‌کند کمی بیشتر بررسی کنیم تا نشان دهیم که واقعاً نگران هستیم. ما می توانیم به پاسخ پزشک پاسخ دهیم که “من خوبم” با گفتن: “تو خوب هستی؟ خوب، من فقط احساس می کنم چیزی خراب است و من نگران تو هستم.” این به پزشک اجازه می‌دهد تا بداند که ما واقعاً به دنبال پاسخ به وضعیت آنها هستیم، و نه صرفاً یک ادعا.

در این مرحله، پزشک ممکن است شروع به باز کردن یا ارائه نکاتی در مورد پریشانی عاطفی کند. برای گوش دادن و ابراز همدردی آماده باشید – اما کوهن می گوید مهم نیست که برای حل مشکل تلاش نکنید!

برای حل مشکل تلاش نکنید

کوهن می‌گوید: «اغلب وقتی پزشک درباره استرس عاطفی صحبت می‌کند، این کار را به شیوه‌ای عمومی‌تر و «ایمن‌تر» انجام می‌دهد. آنها ممکن است شروع به فهرست کردن مشکلاتی کنند که در محل کار دارند، مانند داشتن تعداد بیش از حد بیماران برای دیدن، یا مشکلات مربوط به پرونده الکترونیک سلامت. در حالی که تمایل طبیعی ما ممکن است تلاش برای شروع حل مشکل باشد: (“خوب، خوب، بیایید در مورد راه‌هایی برای کار مؤثرتر با EHR استراتژی داشته باشیم.») کوهن می‌گوید نگرانی‌هایی که یک پزشک با آنها در میان می‌گذارد ممکن است تنها بخش کوچکی از ناراحتی عاطفی عمومی آنها باشد. او می‌گوید: «پزشک باید شروع به باز کردن و به اشتراک گذاشتن احساسات کند، اما وقتی به حالت «حل مشکل» تغییر می‌کنید، در واقع جریان احساسات را خاموش می‌کنید. “شما باید به پزشک این فرصت را بدهید که به بیان احساسات و عواطف خود ادامه دهد و آن احساسات را تایید کند، بدون اینکه سعی کند آنها را “اصلاح کند.” کوهن اذعان می کند که این می تواند دشوار باشد. وقتی دیگران احساسات خود را به اشتراک می گذارند، ما ناراحت می شویم. ما ممکن است احساس درماندگی کنیم،» او می‌گوید، که مخصوصاً برای پزشکانی که اغلب میل به «رفع» چیزها را احساس می‌کنند، دشوار است. اما کوهن می‌گوید که «احساسات را نه می‌توان اصلاح کرد و نه نیازی به اصلاح دارند. آنها فقط باید به رسمیت شناخته شوند.»

برای کمک به همکارانمان در درک این احساسات، می‌توانیم از تکنیک بازتاب و اعتبارسنجی عاطفی استفاده کنیم. به کلمات یا توصیف‌کننده‌های «احساس» که پزشک می‌گوید گوش دهید و آن‌ها را تکرار کنید، یا از یک مترادف استفاده کنید. مثلاً اگر پزشک بگوید: “من کاملاً با این همه مستندات غرق شده ام.” می توانید پاسخ دهید: “به نظر می رسد که شما احساس می کنید هرگز قرار نیست همه چیز را انجام دهید.”

کوهن می‌گوید اگر پزشک به روشی پذیرفته‌کننده و موافق پاسخ دهد و به صحبت و اشتراک‌گذاری ادامه دهد، متوجه می‌شوید که آیا درست انجام می‌دهید یا خیر. اما اگر پزشک نشان داد که شما اشتباه می کنید، دوباره امتحان کنید. به عنوان مثال، آنها ممکن است پاسخ دهند، “نه، می‌توانم این کار را انجام دهم، اما حالا دوباره دیر به خانه می‌رسم.» با این اطلاعات جدید دوباره تکنیک Mirroring/Validation را امتحان کنید. “اوه، من می بینم، شما برای انجام نمودارهای خود در اینجا گیر خواهید کرد. این واقعاً من را نیز ناراحت می کند.»

کمک حرفه ای را تشویق کنید

هنگامی که یک همکار شروع به باز کردن نگرانی های خود کرد، این فرصت خوبی برای به اشتراک گذاشتن منابع حرفه ای برای کمک است. خط پشتیبانی پزشک را به اشتراک بگذارید، یک خط تلفن رایگان و محرمانه برای پزشکان که توسط روانپزشکان داوطلب کار می کند، یا PhysicianMentalHealth.com، وب سایت روانپزشکان که به مراقبت از پزشکان اختصاص دارد. در مورد منابع موجود در جامعه خود بیاموزید – شاید شهرستان یا سازمان شما یک برنامه سلامتی پزشک داشته باشد که جلسات روانشناسی رایگان و محرمانه را برای اعضا فراهم می کند. اگر نه، یکی را شروع کنید!

به عنوان پزشک، این وظیفه ماست که انگ نسبت به مراقبت از سلامت روان را کاهش دهیم. ما باید به همکاران خود یادآوری کنیم که کمک خواستن نقطه ضعفی نیست و پذیرش کمک جسارت بیشتری می خواهد. کمک گرفتن شما را به فرد بهتر و پزشک بهتری تبدیل می کند. حتی اگر پزشک در حال حاضر آماده پذیرش ارجاع برای کمک بیشتر نباشد، فقط شروع مکالمه ممکن است در را برای بررسی آینده باز کند. همچنین به پزشک این امکان را می دهد که اگر در آینده نیاز به صحبت داشته باشد، شما واقعا نگران هستید و در دسترس هستید.

ربکا برنارد MD یک پزشک خانواده در فورت مایرز، فلوریدا و یکی از نویسندگان سلامتی پزشک: راهنمای پزشک ستاره راک.

این مقاله در ابتدا توسط نشریه خواهر ما Medical Economics منتشر شد.