کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1 و اختلالات روانپزشکی دچار افت تحصیلی هستند


دانش آموز در حال بالا بردن دست در کلاس | اعتبار تصویر: © Drazen – © Drazen – stock.adobe.com.

بر اساس مطالعه‌ای که اخیرا انجام شد، کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1 (T1D) و اختلالات روانپزشکی، در مقایسه با کودکانی که فقط T1D داشتند، از دست‌آمیز آموزشی درازمدت جهانی برخوردار بودند. شبکه جاما باز است.

با شروع دوران کودکی، T1D یکی از شایع ترین بیماری های مزمن است و کودکان و نوجوانان مبتلا به T1D در معرض خطر افسردگی، اضطراب، اختلالات عصبی رشدی (NDDs) و سایر اختلالات روانپزشکی هستند.

تحقیقات قبلی نشان می دهد که کودکان و نوجوانان مبتلا به T1D، در مقایسه با افراد بدون T1D، در معرض خطر بیشتری برای اختلالات روانپزشکی هستند. با این حال، نویسندگان نوشتند، بررسی اینکه آیا داشتن اختلالات روانپزشکی با پیامدهای آموزشی مرتبط است یا خیر وجود ندارد.

هدف اولیه این مطالعه بررسی پیامدهای آموزشی در کودکان و نوجوانان مبتلا به T1D هم با و هم بدون اختلالات روانپزشکی بود، در حالی که هدف ثانویه ارزیابی اینکه آیا ارتباط بین اختلالات روانپزشکی متعدد متفاوت است یا خیر.

این مطالعه کوهورت مبتنی بر جمعیت شامل افراد متولد سوئد بین 1 ژانویه 1973 و 31 دسامبر 1997 بود. داده ها از چندین ثبت سوئدی استخراج شد و پیگیری از بدو تولد تا 31 دسامبر 2013 انجام شد و داده ها از 1 مارس جمع آوری شد. تا 30 ژوئن 2022. مطالعه کوهورت اولیه شامل 2,607,319 فرد متولد در سوئد بود. افراد مبتلا به ناهنجاری های کروموزومی، اختلالات ارگانیک مغزی یا ناتوانی ذهنی از مطالعه حذف شدند. گروه نهایی شامل 2,454,862 نفر (51.3٪ مرد) بود.

مواجهه‌ها شامل T1D و اختلالات روانپزشکی از جمله افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات خوردن، اختلال دوقطبی، اختلال روان‌پریشی و سوء مصرف مواد بود که قبل از 16 سالگی تشخیص داده شده بود.

نتایج آموزشی دستیابی به نقاط عطف آموزشی و عملکرد مدرسه اجباری بود. همه کودکان در سوئد در طول دوره تحصیلی باید مدرسه اجباری را در حدود 6 سالگی شروع کنند. این تحصیل عموماً 9 سال به طول انجامید و شامل تحصیلات ابتدایی و متوسطه اول بود. در سال نهم مدرسه اجباری، دانش آموزان برای واجد شرایط بودن دبیرستان ارزیابی شدند که به مدت 3 سال به طول انجامید. به گفته نویسندگان مطالعه، پس از این دوره، دانشجویان می توانند برای ادامه تحصیلات عالی به دانشگاه مراجعه کنند. نقاط عطف آموزشی که مورد بررسی قرار گرفت شامل تکمیل مدرسه اجباری، واجد شرایط بودن برای دبیرستان، پایان دبیرستان، شروع دانشگاه و اتمام دانشگاه بود.

برای توسعه تجزیه و تحلیل آماری، نویسندگان نوشتند: «برای هر پیامد، ما در ابتدا T1D و هر اختلال روانپزشکی را در حالی که تعاملات آنها را محاسبه می‌کردیم، مدل‌سازی کردیم. این رویکرد به ما اجازه داد تا افراد مبتلا به T1D را با یا بدون هیچ گونه اختلال روانپزشکی با همسالان سالم خود (یعنی بدون T1D و اختلال روانپزشکی) مقایسه کنیم. سپس ما به طور همزمان T1D و 3 دسته (NDDs، افسردگی یا اضطراب، و سایر اختلالات روانپزشکی) را به عنوان قرار گرفتن در معرض مستقل مدل کردیم و در عین حال تعاملات بین T1D و 3 دسته را در نظر گرفتیم. این رویکرد به ما این امکان را می‌دهد که افراد مبتلا به T1D را با یا بدون هر دسته با همسالان سالم خود مقایسه کنیم و در عین حال برای تأثیر سایر دسته‌ها تنظیم کنیم.

از 2,454,862 فرد در این مطالعه، 13,294 (0.5٪ (53.9٪ مرد)) با T1D تشخیص داده شدند. سن متوسط ​​(IQR (محدوده بین ربعی)) در هنگام تشخیص 9.5 (6.0 تا 12.5) سال بود. از این تعداد 1012 نفر (6/7%) نیز حداقل 1 اختلال روانپزشکی داشتند. افراد مبتلا به T1D به تنهایی شانس مشابهی برای تکمیل آموزش اجباری با همسالان سالم (بدون T1D و اختلالات روانپزشکی) داشتند (OR 1.09؛ 95% فاصله اطمینان (CI)، 0.93 تا 1.28)، اما از نظر آماری شانس کمی کمتر برای دستیابی به نقاط عطف پس از اجباری، 0.8OR تا 0.8. ).

نویسندگان خاطرنشان کردند که افراد مبتلا به T1D و هر اختلال روانپزشکی شانس بسیار کمتری برای دستیابی به هر یک از نقاط عطف آموزشی از جمله تکمیل مدرسه اجباری (OR، 0.17؛ 95٪ فاصله اطمینان (CI)، 0.13 تا 0.21)، واجد شرایط بودن برای دبیرستان (OR، 0.25؛ 95٪) داشتند. CI، 0.21 تا 0.30)، پایان دبیرستان (OR، 0.19؛ 95 و CI، 0.14 تا 0.26)، شروع دانشگاه (OR، 0.36؛ 95٪ CI، 0.29 تا 0.46)، یا پایان دانشگاه (OR، 0.30؛ 95٪). CI، 0.20 تا 0.47). هر 3 دسته اختلال روانپزشکی (NDDs، افسردگی یا اضطراب، و سایر اختلالات روانپزشکی) با شانس کمتری برای دستیابی به نقاط عطف در افراد مبتلا به T1D مرتبط بودند، و افرادی که دارای NDDs عمیق‌ترین معایب را داشتند با «احتمال بسیار کمتری برای اتمام مدرسه اجباری (OR) داشتند. ، 0.09؛ 95٪ CI، 0.06-0.13)، واجد شرایط بودن برای (OR، 0.19؛ 95٪ CI، 0.14-0.25) و پایان دادن (OR، 0.26؛ 95٪ CI، 0.20-0.34) دبیرستان، و شروع دوره متوسطه (OR، 0.26؛ 95% CI، 0.14-0.47)، و تنها 3 نفر از آنها تا کنون دانشگاه را به پایان رسانده اند.

عملکرد مدرسه اجباری توسط معدل (مجموع 20 امتیاز) موضوعات مدرسه در هنگام فارغ التحصیلی منعکس شد. آنهایی که به تنهایی T1D داشتند معدل کمی پایین‌تر در مقایسه با همسالان سالم برای همه آزمودنی‌ها داشتند (β = -0.13؛ 95٪ CI، 0.20 – تا 0.06 -) و دروس اصلی (سوئدی، انگلیسی و ریاضیات) (β = -0.26؛ 95). CI، -0.33 تا -0.18). افراد مبتلا به T1D و اختلالات روانپزشکی معدل کمتری برای همه افراد داشتند (β = 1.73؛ 95% فاصله اطمینان (CI)، 2.00- تا 1.46-) و برای افراد اصلی (β = 2.72؛ 95% CI، 3.02- تا 2.42-).

بر اساس نتایج نشان‌داده‌شده، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که دانش‌آموزان مبتلا به T1D و اختلالات روان‌پزشکی «کم موفقیت تحصیلی بلندمدت همگانی» داشتند. این یافته ها اهمیت شناسایی اختلالات روانپزشکی در کودکان مبتلا به T1D و نیاز به مداخله آموزشی هدفمند و حمایت برای به حداقل رساندن شکاف آموزشی بین کودکان مبتلا و همسالان آنها را برجسته می کند.

ارجاع:

لیو اس، لودویگسون جی اف، لیختنشتاین پی، و همکاران. پیامدهای آموزشی در کودکان و نوجوانان مبتلا به دیابت نوع 1 و اختلالات روانپزشکی.JAMA Netw Open. 2023؛ 6 (4): e238135. doi:10.1001/jamanetworkopen.2023.8135